26 فرهنگ
265 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه
شاینده بودن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
merit
شکننده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
brittle, fragile, frail, short
چیز شکننده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
breaker
شخص شکننده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
breaker
صاف و شکننده شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
glass
بیشتر
۷۶ واژه مشابه
جستوجوی متن
brittlely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکننده
fragilely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکننده
grittle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکننده
brittlewort
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکننده
shunner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکننده
بیشتر
۱۷۹ واژه در متن