208 مدخل
bulge, belly, camber, give, sag, warp
abdomen, belly, maw, midriff, paunch, stomach
inner man
tummy
feast
bay window
شکم، معده، شکم دادن و باد کردن
زنگ زده، شکم دادن و باد کردن
زخم ها، شکم، معده، شکم دادن و باد کردن
تضعیف، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن
سقوط، خم شدن، از وسط خم شدن، شکم دادن، اویزان شدن، صعیف شدن