127 مدخل
efflorescence
bloom, blossom, burst, flourish, germinate, sprout
blow
out
full-blown
پرتقال، تمام شکفته، باز، کامل، پر باد، تمام، کاملا افراشته
کارگر، منفجر یاخوردکننده، چیز شکفت انگیز و عجیب
busters، منفجر یاخوردکننده، چیز شکفت انگیز و عجیب
ناخودآگاه، دهن باز کردن، شکفتن، ترکیدن
لبخند زد، لبخند زدن، شکفتن، خندان بودن