391 مدخل
fissionable
fissile
split
cleavage
fission
nuclear fission
آه
بمب شکافت، بمب اتمی، بمب هستهای
شکایت کنندگان، شاکی، عارض، مدعی، خواهان
شکایت کننده
شکایت کرد، شکایت کردن، غرولند کردن، نالیدن، ناله و شکایت کردن
شکاف، درز