overridesدیکشنری انگلیسی به فارسیلغو می شود، سواره گذشتن از، باطل کردن، لغو کردن، پایمال کردن، باطل ساختن، برتری جستن بر، برتر یا مهمتر بودن
jestedدیکشنری انگلیسی به فارسیجسته، تمسخر کردن، استهزاء کردن، ببازی گرفتن، شوخی کردن، مزاح گفتن، خنده کردن