شوریدهدیکشنری فارسی به انگلیسیberserk, delirious, distraught, ecstatic, excited, feverish, frenetic, frenzied, mad, nervous, turbulent
rebelدیکشنری انگلیسی به فارسیشورشی، یاغی، متمرد، عاصی، طغیان گر، ادم افسار گسیخته، طغیان کننده، شوریدن، طغیان کردن، یاغی گری کردن، تمرد کردن، سرکشی کردن، سرکش
rebelsدیکشنری انگلیسی به فارسیشورشیان، شورشی، یاغی، متمرد، عاصی، طغیان گر، ادم افسار گسیخته، طغیان کننده، شوریدن، طغیان کردن، یاغی گری کردن، تمرد کردن، سرکشی کردن