شوریدهدیکشنری فارسی به انگلیسیberserk, delirious, distraught, ecstatic, excited, feverish, frenetic, frenzied, mad, nervous, turbulent
detergentدیکشنری انگلیسی به فارسیمواد شوینده، پاک کننده، زداگر، زدایا، داروی پاک کننده، گرد صابون قوی
repeatingدیکشنری انگلیسی به فارسیتکرار شونده، تکرار شدن، دوباره گفتن، تکرار کردن، دوباره انجام دادن، دوباره ساختن، باز گفتن، باز گو کردن