شهرتدیکشنری فارسی به انگلیسیcelebrity, dignity, éclat, fame, honor, luster, name, popularity, prestige, publicity, recognition, renown, repute, tag
eternizedدیکشنری انگلیسی به فارسیابدیت، جاودانی کردن، ابدی کردن، شهرت ابدی دادن، جاوید کردن، فناناپذیرکردن
eternizesدیکشنری انگلیسی به فارسیایمن است، جاودانی کردن، ابدی کردن، شهرت ابدی دادن، جاوید کردن، فناناپذیرکردن