182 مدخل
auditor, hearer, listener
prime time
audience
er _
stale
reparable
شنونده
شنونده، گوش دهنده، مستمع
شنوندگان، شنونده، گوش دهنده، مستمع
حسابرسان، ممیز، مامور رسیدگی، شنونده، ممیز حسابداری، مستمع
ممیز، مامور رسیدگی، ممیز، مامور رسیدگی، شنونده، ممیز حسابداری، مستمع