شناساندندیکشنری فارسی به انگلیسیacquaint, excuse, familiarize, headline, introduce, popularize, present
declaresدیکشنری انگلیسی به فارسیاعلام می کند، اعلام کردن، اظهار کردن، گفتن، اظهار داشتن، اعلان کردن، شناساندن
declareدیکشنری انگلیسی به فارسیاعلام، اعلام کردن، اظهار کردن، گفتن، اظهار داشتن، اعلان کردن، شناساندن