185 مدخل
cascade, gurgle, pour
count, enumerate, number
revolt
repudiate
decry
شمردن، کنت، شمار، حساب کردن، پنداشتن
شمردنی، شمارش پذیر
شمردن
خوار شمردن، تحقیر کردن، حقیر شمردن، نفرت داشتن
اشتباه گرفتی، ناچیز شمردن، اهانت، کم بها شمردن