61 مدخل
hive
Babel
busy, cramped, crowded
bumper-to-bumper
higgledy-piggledy, pell-mell, wild, pastiche
هالابلالوز، سر و صدا، هیاهو، غریو، همهمه، شلوغ، اشفتگی
حواس پرت، سر و صدا، هیاهو، غریو، همهمه، شلوغ، اشفتگی
زنبور عسل، کندوی عسل، کندو، جای شلوغ و پرفعالیت، جمع شدن، دسته شدن
شلوغ تر، شل و ول، سست، بی دوام
پر سر و صدا، شلوغ، پر صدا، پرجنجال، پر هیاهو، پر همهمه، پر اشوب