97 مدخل
hive
Babel
rush hour
busy, cramped, crowded
bumper-to-bumper
آهی
آهسته
هالابلالوز، سر و صدا، هیاهو، غریو، همهمه، شلوغ، اشفتگی
حواس پرت، سر و صدا، هیاهو، غریو، همهمه، شلوغ، اشفتگی
هرج و مرج، شلوغی، اشفتگی، بی نظمی کامل
آشوب، هرج و مرج، شلوغی، اشفتگی، بی نظمی کامل
مسیج، کثیف، شلوغ، بهم خورده، شلوغ کار، اشفته