strigoseدیکشنری انگلیسی به فارسیstrigose، شیار دار، دارای موهای زبر، خط دار، دارای کرک و ابریشم های راست
grooveدیکشنری انگلیسی به فارسیشیار، گودی، خط، خیاره، کانال، خان تفنگ، کار جاری و یکنواخت، عادت زندگی، خط انداختن، شیار دار کردن، تن در دادن
channelدیکشنری انگلیسی به فارسیکانال، مجرا، ترعه، مجرای فاضل اب، دریا، ورودی و خروجی مجرایی، کندن، شیار دار کردن
channelsدیکشنری انگلیسی به فارسیکانال ها، کانال، مجرا، ترعه، مجرای فاضل اب، دریا، ورودی و خروجی مجرایی، کندن، شیار دار کردن