معنی شش | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

شش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hexa-, six, lung, sex-

جست‌وجوی مشابه

شش پایه ای (شعر)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hexameter

شش پهلو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cube

شش پهلو (هندسه)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hexagon

شش تایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sextet

شش جزئی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sextet

جست‌وجوی غلط تایپی

aa

دیکشنری انگلیسی به فارسی

aa

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

aardvarks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

aardvarks، کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا

aah

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آه

aaron

دیکشنری انگلیسی به فارسی

هارون، هارون برادر موسی

Aare

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آره

Aare River

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رودخانه آاره

جست‌وجوی متن

shesha

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شش

six-pack

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شش بسته

regular hexagon

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شش گوش منظم

sixmo

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شش ماه

six

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شش، شیش، ششمین، شماره شش