معنی شست و شو | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

شورانیدن با شدت و مداومت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

churn

شویانه (آبریزگاه ویژه شستن جارو و سطل و غیره مثلا در بیمارستان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slop sink

شویگاه (آبریزگاه ویژه شستن جارو و سطل و غیره مثلا در بیمارستان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slop sink

شست و ساب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

abrasion

شدت و حدت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fury

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

as follows

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به شرح زیر است

ash tree

دیکشنری انگلیسی به فارسی

درخت خاکستر

as the crow flies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به عنوان زاغ مگس

as a group

دیکشنری انگلیسی به فارسی

به عنوان یک گروه

asp viper

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گاو نر

جست‌وجوی متن

shuttling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شوت کردن، رفت و آمدن کردن

pseudosweating

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شستوشو

thumbscrew

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ضربه محکم و ناگهانی، اشکلک شست، باشست پیچاندن

جست‌وجوی مشابه

شورانیدن با شدت و مداومت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

شویانه (آبریزگاه ویژه شستن جارو و سطل و غیره مثلا در بیمارستان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

شویگاه (آبریزگاه ویژه شستن جارو و سطل و غیره مثلا در بیمارستان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

شست و ساب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

شدت و حدت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

as follows

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ash tree

دیکشنری انگلیسی به فارسی

as the crow flies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

as a group

دیکشنری انگلیسی به فارسی

asp viper

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جست‌وجوی متن

shuttling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

pseudosweating

دیکشنری انگلیسی به فارسی

thumbscrew

دیکشنری انگلیسی به فارسی

one-sixtieth

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sixteens

دیکشنری انگلیسی به فارسی