معنی شست | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

شست

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wash

جست‌وجوی هم‌آوا

شصت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

sixty, threescore

جست‌وجوی مشابه

شست پا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

big toe

شست پذیر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wash, washable

شست چمبری (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hammertoe

شست دست

دیکشنری فارسی به انگلیسی

thumb

شست کژی (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hammertoe

جست‌وجوی متن

thumbs

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شست، باشست لمس کردن یا ساییدن

thumb

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شست، باشست لمس کردن یا ساییدن

washdish

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شستشو

color wash

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شستشوی رنگ

dehydrators

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شستشو دهنده