availsدیکشنری انگلیسی به فارسیاستفاده می کند، فایده، سود، استفاده، ارزش، کمک، بدرد خوردن، دارای ارزش بودن، سودمند بودن، در دسترس واقع شدن
purlingدیکشنری انگلیسی به فارسیغرق شدن، حلقه حلقه شدن، مثل فرفره چرخیدن، واژگون شدن، زردوزی کردن، با شرشرجاری شدن
purlدیکشنری انگلیسی به فارسیجوراب، کوک برجسته و قلابی، زمزمه آب، صدای شرشر، زری، مشروب مالت، ابجو دارای ادویه معطر، گلابتون، حاشیه، حلقه دود یا بخار، سرمه، فش، حلقه حلقه شدن، مثل فرفره چرخ