avoidدیکشنری انگلیسی به فارسیاجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن
avoidsدیکشنری انگلیسی به فارسیاجتناب می کند، اجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن
personalizesدیکشنری انگلیسی به فارسیشخصی سازی می کند، دارای شخصیت کردن، جنبه شخصی دادن به، شخصیت را مجسم کردن و نشان دادن