incorporationsدیکشنری انگلیسی به فارسیترکیبات، الحاق، تلفیق، پیوستگی، اتصال، ادخال، اتحاد، یکی سازی ترکیب، یکی شدنی، جا دادن، ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
fusionsدیکشنری انگلیسی به فارسیاتصالات، ادغام، ذوب، امتزاج، گداختگی، ترکیب و امتزاج، امیزش، ائتلاف یک شرکت با شرکت دیگر
fusionدیکشنری انگلیسی به فارسیهمجوشی، ادغام، ذوب، امتزاج، گداختگی، ترکیب و امتزاج، امیزش، ائتلاف یک شرکت با شرکت دیگر