66 مدخل
استراحت کن، خودداری کردن، پرهیز کردن، امتناع کردن
abstainment
رد شد، خودداری کردن، پرهیز کردن، امتناع کردن
استراحت می کند، خودداری کردن، پرهیز کردن، امتناع کردن
استعفای، خودداری کردن، پرهیز کردن، امتناع کردن
abstainers، طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی