13826 مدخل
preserve
spoilage
putrefy, rot
decay
spoil
و سپس برخی
و سپس
در حال حاضر و پس از آن
هر زمان و هر زمان
نوح و سیل
بل و اژدها
فاسد شده، فاسد، ضایع
فاسد شدن، نابود شدنی
فاسد شدن
فاسد شده
فاسد شده، فاسد، پوسیده، خراب، زنگ زده، چروک، روبفساد، ضایع