شدیدادیکشنری فارسی به انگلیسیabysmally, deathly, desperately, excruciatingly, hotly, intensively, roundly, seriously, severely, sorely, strictly, stringently, vigorously, wickedly
predilectionsدیکشنری انگلیسی به فارسیخواسته ها، علاقه شدید به چیزی، میل، برگزیدگی، رجحان، جانبداری، تمایل قبلی
leaningدیکشنری انگلیسی به فارسیتکیه دادن، طبع، تمایل، علاقه شدید به چیزی، تمایلات، میل، انحراف، کجی، متکی
propensitiesدیکشنری انگلیسی به فارسیگرايش ها، گرایش، میل، رغبت، میل باطنی، تمایل طبیعی، خوی، علاقه شدید به چیزی