autochthonousدیکشنری انگلیسی به فارسیautchthonous، بومی، جابجا نشده، محلی، ذاتی، تشکیل شده یا ایجاد شده در محل خود
entryدیکشنری انگلیسی به فارسیورودی، ورود، ثبت، مدخل، دخول، راه، ادخال، راهرودر، ثبت در دفتر، چیز ثبت شده یا وارد شده