138 مدخل
adolescence, dawn, day, prime
artless, literal, native, simple, spontaneous, unstudied
تأسیس
محبت آمیز
فیبر عصبی
موثر است
تقویت
جوان بودن، جوان، دارای نیروی شباب
جوانان، جوانی، شباب، نوباوگان، شخص جوان، فتوت
جوانان، جوانی، شباب، نوباوگان، شخص جوان، فتوت، جوانمرد
ممکن است، مه، ماه مه، بهار جوانی، ریعان شباب
بلوغ، نو جوانی، دوره جوانی، دورهء شباب