10 مدخل
driver, goatherd, herdsman, shepherd
shepherdess
چوپان، شبان، چوپانی کردن
ناظر، شبان، نگاه کننده، نگهدار
پاستور، شبان، شبانی، پیشوای روحانی، چوپان، شعر روستایی
چوپان، چوپان زن، شبان کلیسا که زن باشد
گوشت خوک، چوپان، شبان بیابانی