شایعدیکشنری فارسی به انگلیسیabroad, household word, new, out, rampant, regnant, reputed, rife, widespread
gossipersدیکشنری انگلیسی به فارسیشایان ستایش، سخن چین، خبرچین، خبر بر، ساعی، خبر کش، پخش کننده شایعات افتضاح امیز