معنی شاه نام | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

ثبت نام شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

registered

نامزد شده برای زناشویی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

engaged

نامزده شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

betrothed

نام نویسی شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

registered

شاه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

king, monarch, Rex, royalty, shah, sovereign, throne

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

ahi

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آه

AI

دیکشنری انگلیسی به فارسی

AI، شامل همه چیز

aht

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آه

ani

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ani

Adi Granth

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آدی گرانت

جست‌وجوی متن

registered

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ثبت نام شده، منسجل، قابل اسناد، سفارشی

enlisted

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ثبت نام شده، داوطلب خدمت سربازی، نامنویسی کرده

engaged

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نامزد شده، مشغول، متعهد، سفارش شده

nominated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نامزد شده، نامزد، منصوب

registered nurse

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرستار ثبت نام شده، پرستار دیپلمه دارای پروانه رسمی