معنی شاشک | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

شاخک

دیکشنری فارسی به انگلیسی

feeler, horn, tooth

شاخک (جانورشناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

antenna, antler

شاخک (گیاه شناسی - جانورشناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

tentacle

شاخک آنتن (جانور شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

flagellum

شاخک دار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

antlered

جست‌وجوی متن

shadkan

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شادکان

chancer

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شارکن

branchiopodous

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شاخک

pleasure seeker

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شادکامی، عیاش، خوش گذران

tentacles

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شاخکها، موی حساس جانور، شاخک حساس، ریشه حساس، بازوچه