معنی شاخ شاخ گردیدن

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

جست‌وجوی مشابه

شاخ به شاخ (ترافیک)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bumper-to-bumper

شاخ به شاخ (تصادفات)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

head-on

از این شاخ به آن شاخ پریدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

digress, meander, ramble

از این شاخ به آن شاخ پریدن در گفتار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ramble

با شاخ زدن(در مورد گاو و قوچ و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

butt

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

aho

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آه

avo

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اجتناب کنید

ABO antibodies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ABO آنتی بادی

aht

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آه

ahi

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آه

جست‌وجوی متن

bighorn

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شاخ بزرگ، نوعی گوسفند کوهی امریکایی

poivrade

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شاخ و برگ

horn poppy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خندق شاخ

unicorns

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تک شاخ ها، تکشاخ، جانور افسانهای دارای یک شاخ

air horn

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شاخ هوا