معنی سیماب | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

سیماب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Mercury, quicksilver

جست‌وجوی مشابه

سیمابی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mercurous

سیمابی(شیمی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mercuric

سیبابه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cider

سیراب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

waterlogged

سیراب شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

slake

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

SHF

دیکشنری انگلیسی به فارسی

SHF

جست‌وجوی متن

simaba

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سیمابا

cinnabars

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cinnabars، سولفور سیماب، شنگرف، شنجرف

cinnabar

دیکشنری انگلیسی به فارسی

cinnabar، سولفور سیماب، شنگرف، شنجرف

incandescence

دیکشنری انگلیسی به فارسی

زنجیر، روشنایی سیمابی، افروختگی

mercury

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جیوه، تیر، سیماب، پیک، پیغام بر، دزد ماهر، یکی از خدایان یونان قدیم