معنی سیره | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی مشابه

ساره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pestle

سخره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

jest

سره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fine, native, navel, neat, net, plain, pure, purely, refined, solid

سره شناس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

critic

سره کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

refine

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

sovietize

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sovietize

sovietizes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sovietizes

sovietistic

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sovietistic

sovietist

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sovietist

Sevilla

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سویا

جست‌وجوی متن

suerre

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سیره

Syrrhaptes paradoxus

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سیرهرات پارادوکسوس

genus Syrrhaptes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جنس سیرهرات

corvees

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مرغابی، سخره، خرحمالی

corvee

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کروئه، سخره، خرحمالی