55 مدخل
consult, contemplate, plot, ponder, think
polarize
scour
stroke
yonks
سالیانه، حقوق یا مقرری سالیانه، گذراند
سالیان متمادی
سالیانه زنده ماندن
سالینا، باتلاق نمکزار، دریاچه نمک