119 مدخل
aboriginal
depopulate
lonesome
inhabited
populate
اسکی بازان، اسکی باز
skiffled
skiffs، کرجی پارویی کوچک، قایق سریعالسیر، قایق رانی کردن
پرش با اسکی
اسپیگ
خالی از سکنه
خالی از سکنه، خالی، تهی، پوچ، چیز تهی، مجوف