hisدیکشنری انگلیسی به فارسیخود، برای او، مال او، خودمانی، مال انمرد، ضمیر ملکی سوم شخص مفردمذکر، ... او
antiphonyدیکشنری انگلیسی به فارسیآنفونیتی، تهلیل خوانی، سرود تهلیلی، جواب، انعکاس یا جواب سرود و موسیقی