luredدیکشنری انگلیسی به فارسیجذاب، بوسیله تطمیع بدام انداختن، فریفتن، اغوا کردن، بطمع طعمه یا سودی گرفتار کردن
powderدیکشنری انگلیسی به فارسیپودر، گرد، باروت، پودر صورت، سوده، خاکه، پودر کردن، پودر شدن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن
luringدیکشنری انگلیسی به فارسیجذب کردن، بوسیله تطمیع بدام انداختن، فریفتن، اغوا کردن، بطمع طعمه یا سودی گرفتار کردن