13 مدخل
سوزانده شده، چاشنی زدن به، نم زدن، خوش مزه کردن
سوزانده شده، تابیدن، در معرض افتاب قرار دادن
سوزانده شده، نورافشانی کردن
سوزانده شده، پوست انداختن، تولک رفتن، موی ریختن
سوزانده، قیچی کردن، بریدن، شکاف دادن، چیدن پشم گوسفند و غیره