cubesدیکشنری انگلیسی به فارسیمکعبها، مکعب، هر چیزی بشکل مکعب، توان سوم، بشکل مکعب دراوردن، بقوه سه رسیدن
soliderدیکشنری انگلیسی به فارسیسلطان، جامد، محکم، سخت، خالص، توپر، سفت، مستحکم، قوی، استوار، قابل اطمینان، منجمد، نیرومند، حجمی، سه بعدی، یک پارچه، ز جسم، بسته
standsدیکشنری انگلیسی به فارسیمی ایستد، پایه، موضع، ایستگاه، مقام، توقف، دکه، وضع، سه پایه، ایست، توقفگاه، بساط، شهرت، میز کوچک، دکه دکان، جایگاه گواه در دادگاه، سکوب تماشاچیان مسابقات، ایست