petrifiesدیکشنری انگلیسی به فارسیسنگریزه ها، سنگ کردن یا شدن، میخ کوب شدن، برجای خشک شدن، متحجر کردن، گیج کردن، از کار انداختن
pebblesدیکشنری انگلیسی به فارسیسنگریزه، ریگ، سنگ ریزه، شیشه عینک، نوعی عقیق، با سنگریزه فرش کردن، باریگ حمله کردن، نقش ونگار ریگی دادن به