145 مدخل
instrumentation
constituent, constructive
orchestra
wind
strings
اسلیچ
اسلش
کثیف
اسلحه
لعنتی
سیلک، سطح صیقلی، سطح صاف، نرم و صاف کردن، یک دست کردن
سمیزاسیون، نت خوانی، سرایش، وزنخوانی، سولفش
سارزان
مجسمه سازان، مجسمه ساز، حجار، پیکر تراش، تندیس گر
مجسمه سازان، هفت تیر، رولور
پیش سازهای انسانی