معنی سفید کردن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

سفید کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

blanch, bleach, tin, whiten

جست‌وجوی مشابه

سفید کردن با آهک

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lime

سفید کردن با گچاب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

whitewash

سفید کردن مو

دیکشنری فارسی به انگلیسی

gray

با کلسیمین سفید کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

calcimine

دارای صفحه سفید کردن (صحافی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

interleave

جست‌وجوی متن

white-out

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سفید کردن

bleach out

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سفید کردن

whitewing

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سفید کردن

white out

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سفید کردن

whitewash

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سفید کردن، دوغاب، ماست مالی کردن، سفید کاری کردن