معنی سطح | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

سطح

دیکشنری فارسی به انگلیسی

area, facet, hedron _, level, point, square, surface

جست‌وجوی هم‌آوا

سته

دیکشنری فارسی به انگلیسی

berry, haw

جست‌وجوی مشابه

سطح مات

دیکشنری فارسی به انگلیسی

matte

سطح و سبک زندگی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lifestyle

سطح آب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

water level, sheet

سطح اصطکاک تایر اتومبیل و چرخ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

traction

سطح اصلی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

obverse

جست‌وجوی متن

levelness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سطح

noise level

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سطح صدا، میزان خش

Abney level

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سطح آبونی

level off

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سطح خاموش

background level

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سطح پس زمینه