معنی سر بریدن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

سر بریدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

decapitate

جست‌وجوی هم‌آوا

سربریدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

behead, immolation, slaughter

جست‌وجوی مشابه

سر بریدن به خاطر نذر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

immolate

بریدن سر چیزی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

crop

به سر بردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

lead, live

شب را به سر بردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bunk

هوش از سر بردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fuddle

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

sv

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sv

جست‌وجوی متن

overdrain

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر بریدن

beheading

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر بریدن

overwilling

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر بریدن

overtare

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر بریدن

squadded

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سر بریدن