معنی سرینگ بزئن | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

سوینگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dance

سرسنگ (معماری)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

capstone

سرنگ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

syringe

سرنگ زیر پوستی (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

hypodermic syringe

سرهنگ (ارتش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

colonel

جست‌وجوی متن

sea squirt

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرنگ دریایی

regimental

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرهنگ، وابسته به هنگ

soral

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرهنگ

oliversmith

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرهنگ

singh

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سینگ