wearدیکشنری انگلیسی به فارسیپوشیدن، پوشاک، پوشاندن، ملبس شدن، در بر کردن، بر سر گذاشتن، پاکردن، دوام کردن
wearingدیکشنری انگلیسی به فارسیپوشیدن، پوشاندن، ملبس شدن، در بر کردن، بر سر گذاشتن، پاکردن، دوام کردن
inspiritingدیکشنری انگلیسی به فارسیالهام بخش، سر غیرت اوردن، روح دادن، جان دادن، تشویق کردن، بر سر غیرت اوردن، تحریک کردن
inspiritedدیکشنری انگلیسی به فارسیالهام بخش، سر غیرت اوردن، روح دادن، جان دادن، تشویق کردن، بر سر غیرت اوردن، تحریک کردن