برنامهدیکشنری فارسی به انگلیسیbill, docket, plan, presentation, program, programme, project, proposition, schedule, scheme, setup, timetable
addressدیکشنری انگلیسی به فارسینشانی، خطاب، ادرس، نطق، خطابه، نام و نشان، سرنامه، طرزخطاب، خطابت، عنوان، مهارت، ارسال، خطاب کردن، نشانی دادن، قراول رفتن، دستور دادن، اداره کردن، عنوان نوشتن،
superscriptionدیکشنری انگلیسی به فارسینسخه، عنوان، عنوان نوشته روی چیزی، سرنامه، عنوان روی پاکت، توضیح، ادرس، نشانی روی نامه
headingدیکشنری انگلیسی به فارسیعنوان، سرصفحه، عنوان گذاری، سرنامه، باسرتوپ زدن، تاریخ و نشانی نویسنده کاغذ