سرسرادیکشنری فارسی به انگلیسیcorridor, doorway, foyer, gallery, hall, hallway, lobby, porch, vestibule
crimpsدیکشنری انگلیسی به فارسیسرسیاه، چین، جعد موی، مانع، پیچش وانقباض عضلهدرخواب، گول، چروکیدن، اغوا کردن، چین چین و مو جدار کردن