معنی سرد و رسمی | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

سرد و رسمی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

formal

جست‌وجوی مشابه

سرد و اخم آلود

دیکشنری فارسی به انگلیسی

steely

سرد و بی احساس

دیکشنری فارسی به انگلیسی

frigid

سرد و بی حال

دیکشنری فارسی به انگلیسی

soulless

سرد و بی روح (چشم و حالت آن)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

fishy

سرد و بیروح

دیکشنری فارسی به انگلیسی

glassy

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

sun pitcher

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کوهنوردی خورشید

sun marigold

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خورشید گلبرگ

Sun City

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شهر خورشید

San Diego Bay

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خلیج سن دیگو

San Juan Hill

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سن هیل

جست‌وجوی متن

cool-white

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرد و سفید

cold-temperate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرد و معتدل

costive

دیکشنری انگلیسی به فارسی

لوازم آرایشی و بهداشتی، یبوست اور، سرد و بی محبت، خسیس، یبس

gelid

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ژل، بسیار سرد، یخ کرده، کاملا سرد و بسته شده

dankest

دیکشنری انگلیسی به فارسی

dankest، مرطوب و سرد، مرطوب