معنی سردوشی (ارتش) | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

سردوشی (ارتش)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

epaulette, stripe

جست‌وجوی مشابه

سرخوشی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

euphoria, lightheartedness, lightness, perki ness

سرالشی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

polarize

سرجوش

دیکشنری فارسی به انگلیسی

scum

سرخودی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

heady

سرخودی (اعتصاب)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wildcat

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

Snead

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوزش

Sam Snead

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سام سرا

Samuel Jackson Snead

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ساموئل جکسون Snead

جست‌وجوی متن

epaulets

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تپانچه، سردوشی، اپل، افسری

shoulder mark

دیکشنری انگلیسی به فارسی

علامت شانه، نشان سردوشی، درجه سردوشی افسران

epaulette

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تپانچه، سردوشی، اپل، افسری

epaulet

دیکشنری انگلیسی به فارسی

epaulet، سردوشی، اپل، افسری

virulentness

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سرخوشی