73 مدخل
boss, chief, captain, head, prince, ringleader
leader
cheerleader
cantor
anchor
dubious, implicit, implied, vague
wrist
حست سنجی، اندازه گیری حساسیت چشم
حسگر، حساسیت، سنج چشم
سنن
حساس
حساس ترین
دیا، سردستهزنان خواننده اپرا
دیو ها، سردستهزنان خواننده اپرا
تقریبا، سردستی
بدون توجه، سردستی، غفلت کارانه
راننده، سر دسته، سر حلقه، رهبرشورشیان