26 فرهنگ
584 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی مشابه
ماهیتابه دو سطحی برای سرخ کردن وافل
دیکشنری فارسی به انگلیسی
waffle iron
سرخ کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
fry
سرخ کردن (به ویژه از شرم و غیره)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
redden
سرخ کردن به سرعت با کمی روغن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
sauté
سرخ کردن در روغن و سپس با کمی آب جوشاندن(خوراکپزی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
braise
بیشتر
۸۲ واژه مشابه
جستوجوی متن
overlean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن
headhunting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن
scruffle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن
reshew
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن
rindle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ کردن
بیشتر
۴۹۲ واژه در متن